سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بی لیاقتی تا چقدر...

سلام...

میدونم خیلی وقته نیومدم.. نمیدونم یه حس خوبی دیگه به دنیای مجازی ندارم ...

در هر صورت اگه باعث ناراحتی و خستگی دوستام شدم شرمنده....

چند روزه از دیداره دانشجویان و تشکل های دانشجویی با عزیزه دلمون (آقا) میگذره ولی داغ نرفتنش هنوز به دلم مونده...

دبیر انجمنمون(آقای غلامی) زنگ زد و گفت یه سهمیه برا دیدار داریم ولی یه سهمیه بود و هزار دل عاشق... نمیدونم قسمت هیچکدوم مون نشد البته من که بی لیاقتی خودم بود ... خلاصه فهمیدیم امسال به خاطر برنامه ضیافت اندیشه نهاد رهبری همه سهمیه های دیدار رو دادن به انها....

خلاصه ما که نرفتیم خوش به حال اونایی که رفتن ...

در پناه خود خود خدا....

 

 

 

 


+ نوشته شـــده در دوشنبه 89/6/8ساعــت 9:29 عصر تــوسط آفرینش | نظر
سلام من به مدینه....به آستان رفیعش

سلام.....

بعد از این چند روز امتحانا که خیلی افتضاح بود از سختی(2تا امتحان تو یه روز)  اومدم بگم ما هم هستیم....

خواستم خوش آمد بگم به شوهر خاله عزیزم که از یه جای دور ولی نزدیک اومده. از کوچه بنی هاشم گرفته تا سعی صفا و مروه.....از غربت بقیع تا غربت زهرا....

خوش به حالشون ...حتما خدا خیلی حواشونو داره که امسال دعوتشون کرده....

کاش .........


+ نوشته شـــده در سه شنبه 89/4/1ساعــت 12:5 عصر تــوسط آفرینش | نظر
کدوم حجاب ؟

اول سلام..................

مثلا  ازادی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حال میکنی چه جوری دارن خاک صحنه میخورن !!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

 

 


+ نوشته شـــده در یکشنبه 89/3/2ساعــت 6:11 عصر تــوسط آفرینش | نظر
وای به حالم...

سلام...

 دلم خیلی گرفته... تو این چند روز که خانم لیاقت داد و رفتم هیئت خیلی از خودم ناراحت شدم ... احساس کردم خیلی دل بی بی رو شکوندم ...تو هر جا که رفتم به خصوص هیئت حاج محمود و بیت رهبری  گفتم وای به حال ما ...................

کاش منو ببخشه ... کاش منو ببخشه... کاش منو ببخشه...

خیلی دلم میخواد اراده بهم بده و دوستم داشته که دیگه ادم باشم و رهام نکنه............................

بی بی کمکم کن ...ازت خواهش میکنم...


+ نوشته شـــده در سه شنبه 89/2/28ساعــت 11:45 صبح تــوسط آفرینش | نظر
خانه دوست کجاست...

سلام...

خدایا ممنونم از این همه مهربونی...

خدایا کمک کردی با بهترین دوستم دوباره دوست شدم...

ما 3تا دوست بودیم که به خاطر یه سری ادم ها، دوستی 2تامون  کم رنگ تر شده بود ولی د.باره برگشتیم مثل اول....

خدایا کمکون کن دیگه کسی به خودش اجازه نده رابطمون رو کم رنگ کنه....

دوستای گلم(2تای دیگه)خیلی دوستون دارم ....

یادت ای دوست بخیر،بهترینم خوبی؟یادی از دوست نکردن،بی وفارسم شده؟دلم میخواهدکه بدانی بی تو * دلم اندازه دنیا تنگ است*


+ نوشته شـــده در دوشنبه 89/2/6ساعــت 5:38 عصر تــوسط آفرینش | نظر
شب دل و پروازه...

بعد از یه سال سلام دوباره......


اکه خدا کمکم کنه دیگه میام...


امروز میلاد پرستار عالم و امشب شب  دل و پروازه....برای همتون مبارک باشه. پدربزرگ (باباجونم)  که 6 ماهه رفته تو اسمونا خیلی به خانم زینب ارادت داشت. خیلی دلم براش تنگه دعاکنید سر سفره حضرت زینب باشه که مطمئنم هست.


یادم داد که زیبایی کوچکم دوست بدارم حتی اگر در میون زشتی های بزرگ باشه، یادم داد همه رو دوست داشته باشم حتی اگه هونا منو دوست نداشته باشند.....


باباجونم عاشقت هستم و میمونم.....


از نبودنش دلم احساس غم داره در این انبوه ویرانی،همش دلم بارونی اخه یه فرشته از روی این زمین رفته که هیچ کس جاشو برام پر نمیکنه...


کاش بود....


یا زینب...یا زینب...یا زینب



+ نوشته شـــده در سه شنبه 89/1/31ساعــت 12:59 عصر تــوسط آفرینش | نظر
شب دل و پروازه

بعد از یه سال سلام دوباره......

اکه خدا کمکم کنه دیگه میام...

امروز میلاد پرستار عالم و امشب شب  دل و پروازه....برای همتون مبارک باشه. پدربزرگ (باباجونم)  که 6 ماهه رفته تو اسمونا خیلی به خانم زینب ارادت داشت. خیلی دلم براش تنگه دعاکنید سر سفره حضرت زینب باشه که مطمئنم هست.

یادم داد که زیبایی کوچکم دوست بدارم حتی اگر در میون زشتی های بزرگ باشه، یادم داد همه رو دوست داشته باشم حتی اگه هونا منو دوست نداشته باشند.....

باباجونم عاشقت هستم و میمونم.....

از نبودنش دلم احساس غم داره در این انبوه ویرانی،همش دلم بارونی اخه یه فرشته از روی این زمین رفته که هیچ کس جاشو برام پر نمیکنه...

کاش بود....

یا زینب...یا زینب...یا زینب


+ نوشته شـــده در سه شنبه 89/1/31ساعــت 11:24 صبح تــوسط آفرینش | نظر
غمی که جبرانش ...

سلام اندفعه هم پر از غم

عرض این زمین برای یه مرد کم بود اسمان در اغوشش گرفت

ستاره نورانی اسمان خدا و دریای بیکران معرفت الهی به ملکوت اعلی پیوست

دیگه باید مواظب خودمون تو این دنیا باشیم تا الان به خاطر وجود این عزیزان راحت بودیم

خوش به سعادتشون

التماس دعا 


+ نوشته شـــده در دوشنبه 88/2/28ساعــت 4:38 عصر تــوسط آفرینش | نظر
نازنینا، روزت مبارک

ای معلم تو را سپاس

ای آغاز بی پایان

ای وجود بی کران

ای والا مقام ،فرا تر از کلام                  تو را سپاس

یادش بخیر روز هایی که دلمان می تپید تا 12 اردیبهشت ،هدیه ای سبز به وجود سبز تر از آدمهایی می دادیم که حتی با نگاهشون خیلی چیزها رو یادمون میدادند،  خیلی وقت ها با گرمای وجودشون سرمای روحمون می گرفتند
ای که الفبای زندگی رو از سرچشمه ی نگاهت آموختم
                   
     

 *روزت مبارک*

لحظه ای بود و بودیم لحظه ای دگر اگر باشد


+ نوشته شـــده در جمعه 88/2/11ساعــت 11:56 صبح تــوسط آفرینش | نظر
خاک جنوب،خاک عشق

اندفعه سلامم خیلی فرق داره

دارم میرم یه جایی که یه عده م_____رد ، عشق پاک و مقدسشون رو انجا یادگاری گذاشتند.از همه چیز گذشتند و به همه چیز رسیدند.

عازم سفری ام که خیلی  شناختنش لیاقت میخواد،نمیدونم لیاقت دارم برم یا نه؟؟؟

 دارم میرم جنوب.خیلی برام سنگینه، میرم پا بذارم روی خاکی که یه عده نامرد گل های لاله یه ملت رو روی زمین پرپر کردند.میرم عشق واقعی رو بفهمم،طعم یه عشق واقعی رو بچشم.  روی خاکی پا میذارم که زیرش هزارها پلاک و استخوان نشون مردای این روزگار رو داره. خیلی قدرت میخواد رفتنش.

از همتون میخوام فقط دعا کنید لیاقت و معرفتش رو داشته باشم

لحظه ای بود و بودیم لحظه ای دگر اگر باشد  


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 87/11/16ساعــت 8:19 عصر تــوسط آفرینش | نظر
<      1   2   3   4      >