• وبلاگ : آفرينش
  • يادداشت : واي به حالم...
  • نظرات : 4 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + م.ص.خ 

    سلاممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

    واي به حالت اگه با اين لحن بگي وااااااااااااااااااي به حالم خيلي بي انصافي كه اينجوري بگي....يه بزرگي ميگفت وقتي توي مناجات و مصائب اهل بيت اشكت جاري شد نشونه اينكه در لطفشون باز شده اين برا خودت قدر بدون من كه همينم نداشتم تو خيلي از من جلوتري .....نميدونما ولي ميگن ترمز اون وسطيه هست

    يه روز يه جوونه مست كرده بود داشت تو كوچه هاي مدينه ساسي مانكن گوش ميكرد و بد بندري ميزد.يه دفعه ديد كه امام صادق(ع) دارن از روبرو ميان گفت خدايا چكار كنم الان آبروم ميره ما سلامليك داريم با پسر رسول الله ؟؟روشو كرد به ديوار كه امام صادق نبينه و هي تو دلش خدا خدا ميكرد كه يه وقت صداش نكنه... امام رسيدن و بهش گفتن:در هر حالي بوديد از ما روبرگردون نشيد.....يعني شمه به غير ما كسي و نداريد؟؟؟؟اينكه مشكي پوشيدي اينكه بردنت روضه اينكه اشك دادن بهت اينكه....همه نشونه اينكه رهات نكردن و نمي كنن...

    من نگويم دست مرا تو بگير عمري گرفته ايي ز كرم رها نكن

    گفتي تشنه هستم به بي بي منتظر يه ليوان آب خنك و گواورا از دستان بي بي باش...زياد حرف زدم ب ب خ ش ي د ديگه

    برا منم دع كن .پيش ما هم بيا اينم يه خنده مونگولي ههههههه