• وبلاگ : آفرينش
  • يادداشت : سلام من به مدينه....به آستان رفيعش
  • نظرات : 5 خصوصي ، 22 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + قاصد 

    مگر نه اشک، زيباترين شعر و بي‌تاب ترين عشق و گدازان‌ترين ايمان

    و داغ‌ترين اشتياق و تب‌دارترين احساس و خالص‌ترين گفتن

    و لطيف‌ترين دوست داشتن است که همه، در کوره يک دل، به هم آميخته و ذوب شده‌اند

    و قطره‌اي گرم شده‌اند، نامش اشک؟

    کسي که عاشق است و از معشوقش دور افتاده و يا عزادار است

    و مرگ عزيزي قلبش را مي‌سوزاند، مي‌گريد، غمگين است،

    هرگاه دلش ياد او مي‌کند و زبانش سخن از او مي‌گويد و روحش آتش مي‌گيرد

    و چهره‌اش برمي‌افروزد، چشمش نيز با او همدردي مي‌کند؛ يعني اشک مي‌ريزد،

    اشک مي‌جوشد و اين حالات همه نشانه‌هاي لطيف و صريح ايمان عميق و عشق راستين اويند

    گريه‌اي که تعهد و آگاهي و شناخت محبوب يا فهميدن

    و حس کردن ايمان را به همراه نداشته باشد

    کاري است که فقط به درد شستشوي چشم از گرد و غبار خيابان مي‌آيد